تخریب اسلام با سلاح اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما عزیزان


موضوع بحث:

تاریخ رو ورق میزنیم.

در اواخر قرن 5 کاتولیک ها به سرزمین فلسطین حمله کردند. و این آغاز

جنگ های بزرگی تحت عنوان «جنگهای صلیبی» بود.

در همین حین ها بود که ارتش مغول نیز به کشورهای اسلامی حمله

کردند.همین زمان مسلمانان از دو جناح شرق و غرب مورد دست درازی و

تجاوز قرار گرفتند. یا به عبارت دیگر مغول ها و صلیبیان(روم) با هم متحد

شدند تا اسلام را از بین ببرند. و به همین علت بود که نوه هلاکوخان

دختر امپراطور شرقی را گرفت.و جالب اینجاس که مادر هلاکوخان هم

مسیحی بوده است. در نهایت این دو قدرت بزرگ برخواستند و به ایران

بصورت وحشتناک حمله کردند.

در طی این حمله به مسلمانان هزاران کتابخانه سوخت و هزاران نه بلکه

میلیون ها مسلمان کشته شدند. در حین این حمله بود که طومار

حکومت بنی عباس در بغداد  برچیده شد و بغداد سقوط کرد.

دنیای اسلام در حال سوختن بود و نیاز به چیزی داشت تا قدرتی یابد.

و آن وحدت مسلمانان بود.

شخصی بنام "ابن تیمیه" بروز کرد و شروع به ایجاد افکار و عقاید کرد.

این افکار طوری بود که خود مسلمانان در برابر آن ایستادگی کردند و

مقابله نمودند.

در واقع کسی از مسلمانان برخواست که مسلمین را کافر ، قتلشان را

واجب و مالشان را حلال کرد.

به نحوی دیگر در بحبوحه جنگ برای از بین بردن افکار و عقاید اسلام

چیزی نیاز بود تا از دل خود اسلام بروز کند و مثل موریانه داخل درخت را

نابود کند و این "این تیمیه"بود که تیر خلاص را بر پیکره اسلام در آن زمان

وارد کرد.

الآن هم افرادی هستند تحت عنوان مسلمان که سعی دارند از "ابن

تیمیه" پیروی کنند.میخواهند مسلمانان را کافر و مشرک جلوه دهند. الآن

وهابی ها هستند که این کار را انجام میدهند.

جالب اینجاس که خود وهابیون سعی دارند اسم وهابی را از خودشون

پاک کنند و خودشان را سنی جلوه دهند و این یعنی نقض موجودیت و

اصالت خود که فکر نمیکنم چیز خوبی باشد و این در حالیست که همه

مذاهب آنها را از خود نمیدانند.

برگردیم سراغ گذشته.

این طرز فکرهای ابن تیمیه با مخالفت تمام علماء و مسلمانان با تمام

مذاهب روبرو شد.بارها دادگاهی شد.و حکم در مورد وی این بود که

هرکس به عقاید ابن تیمیه روی آورد خونش حلال است.

در تمام دادگاه های ابن تیمیه یک شیعه وحود نداشت چون حکومت

دست سنی ها بود و این دلیل محکم بر رد وهابیت از سوی سنی

مذهبان می باشد.

در اثر مقاومت مسلمانان افکار وی به زباله دان تاریخ سپرده شد.

تا رسیدیم به محمدبن عبدالوهاب که او دوباره افکار ابن تیمیه را زنده

کرد.

وهابی ها جدیدالتاسیس هستند و عقبه ای ندارند و به همین علت

خودشان را وهابی معرفی نمیکنند.

و امامت را اصول دین نمیدانند.

شیعه تا قرن 7 حالت دفاعی داشت و جواب میدادند و کتاب مینوشتند.

در قرن7 خواجه نصیرطوسی مدرسه کلامی اهل بیت را در بغداد همزمان

با ابن تیمیه تاسیس کرد و ابن تیمیه هم در شام مکتب اسلام اموی با

افکار نادرست را ایجاد کرد.

مهمترین کتاب ابن تیمیه"من هاج السنته"است که در رد بیانات علامه

حلی نوشته است.و بارها در این کتاب فحاشی علیه مسلمانان و بزرگان

شده است و این عامل فحاشی وهابیون می باشد و اینها به از شیخ

الاسلام خود به ارث برده اند.

چند ماه پیش کتابی از ماموران امربه معروف مدینه به حجاج دادند که آن

حاجی به من تقدیم کرد.بزودی در مطلبی جدید عقاید خرافی وهابی را

توضیح خواهم داد.

جالب نیست؟

نمیدونم چی بگم

خودتون قضاوت کنین


صمیمیت بیش از اندازه با قرآن و خدا

...

...

...

در کل

و به احدیت خدا قسم جایگاه اینان آتش است.

.

.

.

.

دعای همیشگی

اللهم عجل لولیک الفرج



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 20 خرداد 1393برچسب:, | 16:18 | نویسنده : کلب الحسین(ص) |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.